روزانه عسل مامان
سلام خوشگل مامان از هفته پیش بگم که 5شنبه بابا میخواست بره تهران ما رو هم با خودش برد تا رسیدیم رفتیم هیئت بعد ازهیئت رفتیم خونه دایی حسن خوابیدیم فردا ناهارش رفتیم خونه عمو جعفر شب دوباره اومدیم هیئت آخر شب هم اومدیم قم تو هم طبق معمول شروع کردی به گریه کردن که چرا اومدیم قم حالا قراره فردا یا 4شنبه بریم تهران چون تعطیلات زیاده حوصلمون سر میره اینم چند تا عکس اینم امیرحسین خیلی با نمک شده این سارا که تو هیئت به زور ازش عکس انداختم کلی ورجه وورجه میکرد ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
19:01